(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیدة رساله
ژاک ماریتن(1883-1973م.) فیلسوف فرانسوی در فلسفۀ سیاسی خود به تبیین جامعۀ نوینی که آن را «جامعۀ نوین مسیحی» مینامد پرداخته است. او بر آن است تا این جامعه را بر اساس آموزههای مسیحیت بنیان نهد. به گونهای که بدون گرفتار شدن در معضلات جوامع مدرن فعلی، جوابگوی نیازهای دنیای معاصر باشد. بنیانگذاری چنین جامعهای، در نظر وی، تنها راهحل عملی برای مشکلات جاری جوامع بشری است. وی یکی ازمؤثرترین متفکر کاتولیک در تغییر موضع کلیسا نسبت به اموری از قبیل دموکراسی و حقوق بشراست. متافیزیک ماریتن با الهام از توماس قدیس نقطه ثقل همه نوشته های فلسفی او در موضوعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است. به نظر او نقش فیلسوف عبارت است از تعیین اصولی برای تنظیم روابط اجتماعی، رشد تفکر اخلاقی برای حل مسائلی مانند تساوی، تساهل، احترام متقابل، حقوق و کرامت انسانی و صلح.
ماریتن با نقد ایدهالیسم دکارتی از گونهای معرفتشناسی که خود آن را رئالیسم انتقادی مینامد، دفاع می کند. از منطر انسانشناسی او از نوعی انسانشناسی به نام انسانگرایی پیشرفته دفاع میکند و پایههای عقلانی آن را بر دوش سنّت توماسی مینهد. او بویژه در دستگاه فکری خود میان «شخص» و «فرد» تمایز مینهد. فردیت اشاره به جنبۀ مادی انسان و شخصیت به جنبۀ معنوی او ناظر است و ریشه در مفهوم معنوی و متعالی انسان دارد. این تمایز در کل فلسفۀ سیاسی ماریتن نقش کلیدی ایفا مینماید.
دغدغههای ماریتن در طراحی یک فلسفۀ سیاسی عبارت است از: اجتناب از فاشیسم، اقتدارگرایی و کمونیسم، نیستگرایی، نسبیتگرایی، شکگرایی و نقض کرامت معنوی انسان در دنیای آزاد و مدرن.
او به دنبال انسجام نهایی ایمان و عقل است. از جلوههای تلاش ماریتن در این باره، سازگارسازی مسحیت با نیازهای عصر جدید، کوشش برای اثبات سازگاری مسیحیت با حقوق بشر است. ماریتن که خود از تدوینکنندگان فعال اعلامیۀ جهانی حقوق بشر(1948) است، حقوق بشر را بر قانون طبیعی بنیاد مینهد و فهرست وسیعی از حقهای بشری را ارائه میدهد. او حقوق اساسی بشر را بر سه اصل: شخص گرایی، خیر عمومی و حاکمیت الهی بنا می نهد. فلسفۀ او همچنین دلمشغول مسائلی مانند همبستگی و صلح جهانی است. در فلسفۀ سیاسی ماریتن، اما والاترین جایگاه از آن دموکراسی است. او به دفاع از دموکراسی با ارجاع آن به متون دینی و الهام از مسیحیت میپردازد. دموکراسی از نظر ماریتن یک سیاست عقلانی و اخلاقی را به ارمغان میآورد، سیاستی که به کرامت روح انسان هم اهتمام میروزد. به طور کلی او به دنبال اخلاقی کردن سیاست است. ماریتن با طرح نظریۀ ابزارانگاری دولت و قدرت این دو را در خدمت خیر عمومی میبیند و با نظریۀ ماکیاولی و مشابه آن در بارۀ قدرت سخت میستیزد.
از عناصر اصلی فلسفۀ سیاسی ماریتن ایجاد پیوند متعادل و معقول میان دولت و کلیسا و ترسیم جایگاه مناسبی برای کلیسا در جامعه است. او توجه کلیسا به اصل پیشرفت زندگی تاریخی انسان بر روی زمین و توجه به نقش زمان و مکان در فهم درست آموزههای مسیحی را در کاهش تنش میان دولت و کلیسا ضروری میداند. او برای ثبات این رابطه فهرستی از اصول راهنما را پیشنهاد میدهد.
بدینسان تلاش ماریتن و دیگر فیلسوفان «شخصگرا» که در ادامۀ سنت شخصگرایی اندیشیدهاند، میتواند راهگشای همۀ کسانی باشد که دغدغۀ سازگاری دین با نیازها و مقتضیات جهان معاصر را دارند. این رساله با طرح عناصر اصلی فلسفۀ سیاسی ماریتن آن را دستگاهی سازوار و هماهنگ ارزیابی نموده و همزمان نقدهای متواضعانهای به آن وارد نموده است.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه و روش تحقیق.. 1
درآمد. 2
پرسش اصلی پژوهش… 3
پرسشهای فرعی تحقیق.. 4
فرضیه تحقیق.. 5
روش تحقیق.. 5
اهمیت تحقیق.. 6
برخی از نتایج تحقیق.. 6
پیشینۀ تحقیق.. 6
فصل اول: شرح زندگی، آثار و شکل گیری آرای ماریتن.. 9
مبحث اول: زندگینامه. 10
مبحث دوم: آثار. 18
گفتار اول: در حوزۀ مابعد الطبیعه. 18
گفتار دوم: در حوزۀ فلسفه هنر. 20
گفتار سوم: در حوزۀ فلسفۀ سیاسی.. 21
مبحث سوم: زمینه های شکل گیری اندیشه های ماریتن.. 23
گفتار اول: ویژگی های زمانۀ ماریتن.. 23
گفتار دوم: ماریتن و تجدد ستیزی.. 28
فصل دوم: مبانی فلسفه تومائی و تأثیرات آن بر فلسفۀ ماریتن.. 31
مبحث اول: دلبستگی ماریتن به توماس آکویناس… 32
مبحث دوم: فلسفۀ تومایی و مبانی آن. 38
گفتار اول: رابطۀ فلسفه و دین در مکتب تومائی.. 38
گفتار دوم: خداشناسی در مکتب تومائی.. 41
گفتار سوم: مابعدالطبیعه در مکتب تومائی.. 44
گفتار چهارم: وجود و ماهیت… 45
گفتار پنجم: معرفت شناسی در مکتب تومائی.. 49
گفتار ششم: سیاست و اخلاق در مکتب تومائی.. 53
گفتار هفتم: مکتب تومائی در بستر تاریخ.. 54
گفتار هشتم: معارضان فلسفۀ نوتومایی.. 54
فصل سوم: مبانی نظری فلسفه سیاسی ماریتن.. 57
مبحث اول: چارچوب کلی نظریۀ ماریتن در فلسفۀ سیاسی.. 58
مبحث دوم: مبانی هستی شناسی (متافیزیکی) 62
گفتار اول: نیاز به مابعدالطبیعه تومائی.. 64
گفتار دوم: ماریتن و موضوع مابعدالطبیعه. 66
گفتار سوم: ماریتن و اصول اولیۀ عقل نظری.. 70
گفتار چهارم: مفهوم سوژه از نظرگاه ماریتن.. 72
گفتار پنجم: ماریتن و راه های اثبات وجود خداوند. 73
مبحث سوم: مبانی معرفت شناسی.. 75
گفتار اول: واقع انگاری انتقادی ماریتن.. 75
گفتار دوم: ماریتن و علم بما هو کلی.. 77
گفتار سوم: ماریتن و مشکل دکارتی.. 77
گفتار چهارم: ماهیت دانستن از دیدگاه ماریتن.. 80
گفتار پنجم: معرفت به واقعیت فیزیکی از نظر ماریتن.. 81
فصل چهارم: جایگاه انسان از دیدگاه ماریتن.. 83
مقدمه. 84
مبحث اول: دیدگاه های انسان شناختی مسیحیت قرون میانه و انسان گرایی نو. 85
گفتار اول: دیدگاه مسیحیت قرون وسطی.. 85
گفتار دوم: دیدگاه انسان گرایی نو. 86
مبحث دوم: عناصر اصلی انسان شناسانۀ ماریتن.. 89
گفتار اول: انسان گرایی پیشرفته. 89
گفتار دوم: رابطۀ انسان و جامعه. 90
گفتار سوم: تمایز میان فرد و شخص…. 91
الف: ریشه های مکتب اصالت شخص در اندیشۀ آکویناس… 93
ب: کاربردهای تمایز فرد و شخص…. 95
ج: نقد و بررسی دیدگاه ماریتن درباره تمایز شخص و فرد. 97
فصل پنجم: قانون طبیعی و حقوق بشر از دیدگاه ماریتن.. 101
مقدمه. 102
مبحث اول: قانون طبیعی در نظر ماریتن.. 103
گفتار اول: قانون طبیعی در قرائت کلاسیک و نو. 103
الف: قرائت کلاسیک از قانون طبیعی پیش از رنسانس… 104
ب: تلقی از قانون طبیعی پس از رنسانس… 106
ج: قانون طبیعی در دوران معاصر. 109
د: سایر قرائت های قانون طبیعی.. 110
ﻫ: نظریه های رقیب قانون طبیعی.. 112
گفتار دوم: قرائت ماریتن از قانون طبیعی.. 115
الف: قانون طبیعی به مثابة مبنایی برای حقوق بشر. 115
ب: تحلیل ماریتن از سابقۀ تاریخی قانون طبیعی.. 117
گفتار سوم: ارتباط هستی شناسی و معرفت شناسی ماریتن با نظر وی در بارۀ قانون طبیعی 119
الف: عامل هستی شناسانه. 120
ب: عامل معرفت شناسانه. 121
گفتار چهارم: معرفت ارتکازی و نقش آن در کشف حق های طبیعی.. 122
الف: نقش معرفت ارتکازی در تجربیات و معارف بشری.. 123
یکم: تجربۀ عرفانی.. 123
دوم: معرفت شعری.. 124
سوم: تجربۀ اخلاقی.. 124
ب: نقش معرفت ارتکازی در کشف حق های طبیعی.. 125
گفتار پنجم: قوانین الزام آور از چشم انداز ماریتن.. 126
الف: قانون طبیعی و قانون سرمدی.. 126
ب: قوانین طبیعی و قوانین ملل.. 127
ج: قوانین وضعی.. 129
مبحث دوم: حقوق بشر در نظر ماریتن.. 130
گفتار اول: خاستگاه حق های بشری و دسته بندی آنها 130
گفتار دوم: تمایز میان تملک و اعمال حق.. 132
گفتار سوم: دسته بندی حق ها 133
الف: حق حیات… 133
ب: حق آزادی و گونه های آن. 134
یکم: آزادی انتخاب… 135
دوم: آزادی از محدودیت… 135
گفتار چهارم: نقد و بررسی دیدگاه های ماریتن دربارۀ حقوق بشر. 139
فصل ششم: دولت و دموکراسی.. 143
مقدمه. 144
مبحث اول: نظریۀ دولت… 145
گفتار اول: خیر مشترک به مثابۀ خاستگاه قدرت… 145
الف: مفهوم، كاربرد و ویژگیهای خیر مشترک.. 145
ب: نقد و بررسی نظریۀ خیر مشترک.. 148
گفتار دوم: نظریۀ ابزار انگاری دولت… 150
گفتار سوم: اقتدار و حق حاکمیت… 153
گفتار چهارم: کثرت گرایی.. 155
مبحث دوم: دموکراسی.. 157
گفتار اول: سیاست به مثابۀ زمینه ساز اخلاق و معنویت… 157
گفتار دوم: پیوند مکراسی با اخلاق.. 160
گفتار سوم: دموکراسی و عقلانی کردن اخلاق زندگی سیاسی.. 162
گفتار چهارم: دموکراسی، ابزار کنترل دولت… 165
گفتار پنجم: نقد و بررسی دیدگاه ماریتن در بارۀ دموکراسی.. 167
فصل هفتم: رابطة دین و دولت… 171
مقدمه. 172
مبحث اول: رسالت فرهنگی و قدسی دین.. 173
گفتار اول: رسالت فرهنگی دین.. 173
گفتار دوم: رسالت قدسی دین.. 174
مبحث دوم: بُعد سیاسی کلیسا و نقش آن در تعالی بدنۀ سیاسی.. 176
مبحث سوم: اصول حاکم بر تنظیم رابطۀ دولت و کلیسا از نظر ماریتن.. 182
گفتار اول: اصول ثابت و پایدار. 182
الف: اصل آزادی کلیسا 183
ب: اصل تفوق کلیسا 183
ج: اصل همکاری کلیسا و دولت… 184
گفتار دوم: نقش توجه به عنصر تاریخ در تنظیم رابطۀ دولت و کلیسا 187
[دوشنبه 1398-07-15] [ 12:04:00 ق.ظ ]
|