(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

چكیده

هدف تحقیق، بررسی نقش عوامل پیش بینی کننده حمایت استقلال طلبانه والدین در نیازهای اساسی برای استقلال، شایستگی و وابستگی و هم چنین شاخص های بهزیستی در دانشجویان دانشگاه هرمزگان بود. طرح تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که داده ها به صورت میدانی جمع آوری شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر ورودی جدید در مقطع کارشناسی دانشگاه هرمزگان در سال تحصیلی 91-90 بودند که با بهره گرفتن از روش نمونه گیریتصادفی طبقه­ای با انتساب مساوی در نهایت تعداد 221نفر دانشجوی دختر و 202 نفر دانشجوی پسر در نهایت پرسشنامه ها را تکمیل کردند. از مقیاس ادراکات ازحمایت استقلالی والدین برای دانشجویان دانشگاه (گرونلیک، دسی و ریان، 1997)، نیازهای پایه ای روان شناختی (گاواردیا، دسی و ریان،2000)، مقیاس سرزندگی ذهنی رایان و فردریک (1997) و هم چنین مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون و همکاران (1988) استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که حمایت استقلال طلبانه پدر و مادر با نیاز برای استقلال و شایستگی ارتباط مثبت داشت، هم چنین حمایت مادر با وابستگی ارتباط منفی داشت.  هم چنین نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که حمایت پدر و مادر به طور مثبت و معناداری با سرزندگی ذهنی ارتباط داشتند. حمایت پدر و مادر ارتباط منفی و معناداری با عاطفه منفی داشت. حمایت مادر هم چنین ارتباط معناداری با عاطفه مثبت داشت. نتایج رگرسیون گام به به گام نشان داد که حمایت پدر( 44/0 = β) و مادر( 26/0 = β) ، به ترتیب، به طور مثبت و معناداری (001/0 =  ( Pاحساس شایستگی را پیش بینی کردند. هم چنین حمایت پدر(74/0 = β; 001/0 = P  ) تبیین کننده مثبت احساس استقلال بود. هم چنین حمایت مادر(48/0 = β;001/0- = P  ) تبیین کننده منفی احساس وابستگی بود. نتایج هم چنین نشان داد که حمایت مادر( 45/0 = β)  و پدر( 32/0 = β)  ، به ترتیب، شاخص های پیشگو کننده سرزندگی ذهنی بودند(001/0 ) = P نتایج این آزمون هم چنین نشان داد که حمایت مادر( 54/0- = β)و پدر( 17/0- = β)، به ترتیب، به صورت منفی و معناداری تبیین کننده عاطفه منفی بودند. هم چنین حمایت مادر(35/0 = β;001/0 = P  )به طور مثبت و معناداری عاطفه مثبت را پیش بینی کرد. نتایج تحقیق حاضر نقش حمایت استقلالطلبانه والدین را در رابطه با ارضای نیازهای اساسی و هم چنین شاخص های بهزیستی دانشجویان مورد تأکید قرار می دهد. ملزومات این تحقیق می تواند برای روان شناسان شخصیت و هم چنین مشاورین در امر خانواده کاربردی و قابل بحث باشد.

کلید واژه : حمایت استقلال طلبانه والدین ، نیازهای اساسی روان شناختی ، عواطف مثبت و منفی ، سرزندگی ذهنی
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
*فصل اول ( طرح پژوهش )
 
1-1 مقدمه ……………………………………………………………………………..
2
1-2 بیان مسأله ………………………………………………………………………………..
3
1-3 ضرورت و اهمیت پژوهش …………………………………………………
7
1-4 اهداف پژوهش…………………………………………………………………………
10
1-4-1 هدف کلی ……………………………………………………………………………..
10
1-4-2 اهداف اختصاصی ……………………………………………………………….
10
1-5 فرضیه های پژوهش. ………………………………………………………………
10
1-5-1 فرضیه کلی …………………………………………………………………..
10
1-5-2 فرضیات جزئی ……………………………………………………………………………………………………..
11
1-6 تعاریف واژه ها و اصطلاحات …………………………………………………..
11
1-6-1 تعاریف مفهومی ………………………………………………………………….
11
1-6-2 تعاریف عملیاتی ……………………………………………………………….
12
*فصل دوم : پیشینه ی پژوهش
 
2-1 مقدمه ………………………………………………………………..
14
2-2 بخش اول : مبانی نظری پژوهش …………………………………………………………………
14
2-2-1 استقلال …………………..
14
2-2-2 حمایت استقلال طلبانه ……………………………………….
15
2-2-3- حمایت استقلال طلبانه والدین …………………………………………
17
2-2-4 نظریه خودمختاری ………….
18
2-2-4-1 پیوستار خودمختاری ………………………………………………..
18
2-2-5 نظریه نیازهای پایه ای ……………………………………………………………..
20
2-2-5-1 استقلال ……………………………………………..
20
2-2-5-2 شایستگی ………………………………………………………………………………………
22
2-2-5-3 وابستگی 
25
2-2-6 بهزیستی روان شناختی……………………………………………………..
27
2-3 بخش دوم : پیشینه پژوهش ..
33
2-3-1 پژوهش های انجام شده در داخل …………………………..
33
2-3-2 پژوهش های انجام شده در خارج ………………………………….. 

*فصل سوم : روش پژوهش
34
3-1 روش پژوهش………………………………………………………………………….
38
فهرست مطالب 

عنوان
  

صفحه
3-2 جامعه آماری ، نمونه و روش نمونه گیری …………………………………………………….
38
3-3 ابزارهای پژوهش 

3-3-1مقیاس ادراکات از حمایت استقلالی والدین………………………………………

3-3-2ابزار گاوردیا،دسی و ریان…………………………………………………………………………..

3-3-3مقیاس سرزندگی و عواطف…………………………………………………
38 

39

39

39
3-4 نحوه جمع آوری اطلاعات …………………………………………………
39
3-5 متغیرهای پژوهش ………………………………………………………………….. 

3-5-1متغیر پیش بین………………………………………………………….

3-5-2 متغیر ملاک……………………………………………………………………….
40 

40

40
3-6 روش تجزیه و تحلیل آماری …………………………………………………………………………..
40
*فصل چهارم : یافته های پژوهش 

4-1 مقدمه……………………………………………………………………………….

4-2 آمار توصیفی…………………………………………………….

4-3آمار استنباطی………………………………………….
  

42

42

44
*فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
49
5-1 بحث و نتیجه گیری …………………………………………………..
48
5-2 محدودیت های پژوهش …………………………………………………………
51
5-3 پیشنهادات ………………………………………… 

5-3-1پیشنهادات پژوهشی………………………………………………………………..

5-3-2 پیشنهادات کاربردی………………………………………………………..
52 

53

53
*منابع و مأخذ
 
منابع فارسی …………………………………………..
55
منابع غیر فارسی ……
55
*پیوست ها
 
پبوست 1……………………………………………..
60
پیوست 2 ………………………………………………….
61
پیوست 3…………………………………………
62
پیوست 4…………………………………………………………………..
63
مقدمه

مفهوم بهزیستی[1] و عوامل مرتبط به آن از دیرباز مورد توجه مطالعات انسانی بوده است و
 دیدگاه ها و نظریات گوناگونی در این زمینه وجود داشته است. علاقه مندی پژوهشی بی­شماری درباره توصیف وضعیت بهزیستی روان شناختی دانشجویان در کشورهای مختلف وجود دارد. در گذشته مطالعات روان شناختی بیشتر بر روی بیماری های روانی تمرکز داشته است و هم چنین بیشتر به درمان توجه كرده است.

به عبارتی  دیگر تعریف سلامت مترادف با فقدان بیماری روانی و علائم مرتبط با آن تلقی می­شده است (سازمان جهانی بهداشت[2]، 1984). از دهه 1980 به بعد در تعریف سلامت تغییر زیادی به وجود آمد. روان شناسی سلامت تنها به جنبه های منفی و رفع آنها توجه ندارد؛ بلكه همان طور که در تعریف سازمان جهانی بهداشت وجود دارد؛ به جنبه های مثبت سلامت و تقویت آن ها نیز توجه دارد؛ بنابراین فردی واجد شرایط سلامت است که از جنبه های اجتماعی، روانی و زیستی در شرایط مطلوبی قرار داشته باشد (بوم[3] و همکاران، 2001). ویژگی مهم روانی كه فرد واجد سلامت، می­بایست از آن برخوردار باشد؛ احساس بهزیستی است (مایرز و دینر[4]، 1995).

بهزیستی روان شناختی[5] به طور گسترده ای مورد بررسی و به روش های مختلفی مفهوم سازی شده است.آن ها هم چنین بهزیستی را احساس مثبت و احساس رضایت مندی عمومی از زندگی
می دانند كه شامل خود و دیگران در حوزه های مختلف خانواده و شغل است.  بهزیستی روان شناختی را برخی از محققان از نظر مؤلفه ها یا فرآیندهای ویژه ای نظیر فرآیندهای عاطفی مفهوم سازی می كنند (روتمن[6] و همكاران، 2003). عده­ای نیز بر فرآیندهای جسمانی تأكید كرده و خاطر نشان می­سازند كه بین سلامت

 

جسمانی بالا و كیفیت بالای زندگی، رابطه وجود دارد (اپستین[7]، 1992). ریف[8] (1989)، بهزیستی را بر مبنای زندگی آرمانی و به معنای شكوفا­سازی توانمندی­های انسانی مفهوم­سازی كرده و به هر آنچه كه برای فرد با ارزش است و مطابق با خود واقعی وی می­باشد، مربوط می شود.

ریف (1989) و ریف و کیز [9](1995)، بر این عقیده اند که بهزیستی فردی می تواند ناشی از ارتقاء احساس استقلال فرد در مراحل اولیه باشد. هم چنین اورنلاس[10] و همکاران (2007) اشاره به نقش والدین در درجه اول و پس از آن محیط و سپس جمع های دوستان کرده و نشان دادند که این گروه ها به ترتیب نقش مهمی می توانند در استقلال افراد داشته باشند. معانی، شاپوریان و حجت، (1379) نیز بر نقش محیط خانوادگی در بهزیستی افراد تأکید کرده و به این مهم اشاره کرده اند، که بهزیستی فردی در مرحله اول ناشی از محیط خانواده می باشد.

به هر حال، عوامل زیادی در بهزیستی افراد می تواند تأثیرگذار ­باشد، که بر این اساس بسیاری از محققان از راهکارهایی جهت ارتقاء بهزیستی افراد استفاده کرده­اند (به طور مثال: شلدون و فیلاک[11] (2008) دستکاری[12] سه نیاز روان­شناختی برای استقلال، شایستگی و و ابستگی در بهزیستی؛ بهزادنیا و محمد زاده[13] (2012)، به شرایط خانواده و هم چنین شرایط فرهنگی- اجتماعی، شغلی و محیطی و هم چنین نقش تأثیر­گذاری که محیط می ­تواند بر روی آن ها داشته باشد، اشاره دارند. از این رو امید است که در این فصل بتوان توصیفی از بهزیستی و شرایطی که می ­تواند بهزیستی دانشجویان را تحت تأثیر قرار دهد، را نشان داد.

1-2 بیان مسأله

در طول دهه­های اخیر تمركز مطالعات و تحقیقات در زمینه درك و مفهوم سازی جنبه­ های
روان­شناسی مثبت­نگر[14] از جمله بهزیستی و هم چنین یافتن شیوهای دستیابی به آن ها، دلایل ایجاد و نیز تداوم این ویژگی­ها، به­طور فزاینده­ای رو به رشد است (لینلی و جوزف[15]، 2004 و سلیگمن[16]، 2006). در همین راستا دیدگاه­ها و نظریات گوناگونی در رابطه با عوامل مرتبط بهزیستی وجود داشته است. از دیدگاه رایان و دسی[17] (2002) دو رویکرد اصلی در تعریف بهزیستی وجود دارد: لذت­گرایی[18] و فضیلت­گرایی[19]. تعدادی از محققان بهزیستی را با خوشی لذت گرایانه[20] یا شادكامی[21] برابر می­دانند. برابر دانستن بهزیستی با خوشی لذت­گرایانه یا شادكامی پیشینه­ای طولانی دارد. در دیدگاه لذت­گرایی ارسطو، فرض بر آن است كه زندگی آرمانی به معنای زندگی همراه با شادی و لذت با اجتناب از افسردگی و ناراحتی
می­باشد. در این رویكرد هدف زندگی كسب حداكثر لذت می باشد. این رویكرد، بهزیستی لذت­گرا[22] نامیده می­شود.

شاخص های بهزیستی لذت­گرا بیشتر بر روی افزایش شادكامی از طریق وجود عواطف مثبت و حذف عاطفه منفی تمركز كرده است.در مقابل تعدادی از روان شناسان از جمله ریف (1989)، با وجود ماهیت جذاب بهزیستی لذت­گرا،مخالف این نوع بهزیستی بوده و بر روی بهزیستی فضیلت­گرا[23] تأكید دارند. دیدگاه فضیلت گرایی حاكی از آن است كه زندگی آرمانی به معنای شكوفا­سازی توانمندی­های انسانی است. به عبارتی در این دیدگاه، هر آنچه برای فرد با ارزش است و مطابق با خود واقعی وی می­باشد، مهم است. تعداد زیادی از روان­شناسان در ازای برابر دانستن بهزیستی با شادكامی و لذت، آن را با فضیلت[24] برابر می­گیرند. نظریات مبتنی بر ارضاء امیال، به رغم ایجاد لذت، همواره بهزیستی را در پی ندارد و در نتیجه، بهزیستی نمی ­تواند صرفاً به معنای تجربه لذت باشد (راین و دسی، 2001).

تعدادی از روان­شناسان در تعریف بهزیستی این موضع­گیری، بهزیستی فضیلت­گرا را برگزیده­اند و در حال اجرای پژوهش­هایی در حوزه بهزیستی بر اساس آموزه های سنت فضیلت­گرایی هستند. این دیدگاه شامل یك درك كاملتری از سلامت روان شناختی مثبت است. ریف (1989)، به تفاوت های بهزیستی ذهنی و بهزیستی روان شناختی (كه نظریه پردازان فضیلت گرا طرفدار دومی هستند) اشاره 
می كند. به طور کلی، روان­شناسان بین بهزیستی لذت­گرا و فضیلت­گرا فرق گذاشته و درباره تفاوت های آن بحث کرده اند (کاشدان[25] و همکاران، 2008، ریان و هوتا[26]، 2009، هوتا و ریان، 2010).

تعدادی از محققین از جمله کاهنمان[27] (1999، 1999) در زمینه بهزیستی لذت گرا را مورد بررسی قرار داده و نشان دادند که بهزیستی شامل لذت­های آنی افراد می باشد. در مقابل تعدادی از محققین از جمله ریف (1989، ریف و کیز، 1995) و واترمن[28] (1993) بهزیستی را شامل به کاربستن و رشد خود فرد می دانند. از دیدگاه هوتا و ریان (2010) بهزیستی لذت گرا بیشتر برای دوره های کوتاه مدت سودمند است، در حالی که بهزیستی فضیلت گرا برای دوره های بلند، بیشتر از سه ماه، سودمند است. ریف (1989)، بر این عقیده است كه بعضی از جنبه ها مانند: تحقق هدف های فردی، متضمن تلاش بسیار و قانونمندی است؛ كه این امر حتی ممكن است در تعارض كامل با شادكامی كوتاه مدت باشد. بنابراین، بهزیستی را نباید ساده نگرانه، معادل با تجربه بیشتر لذت در مقابل افسردگی دانست؛ در عوض بهزیستی در بر گیرنده تلاش برای كمال و تحقق نیروهای بالقوه واقعی فرد است.

هوتا و ریان (2010) پیشنهاد می کنند که برای مشخص شدن بیشتر بهزیستی در بازه های زمانی مختلف، نیاز است که آن این دو نوع بهزیستی در موقعیت های متفاوتی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...