دانش حقوق نیز از این تحول بازنمانده و هر روز نظریات تازه بر آن افزوده می گردد. حقوق زنان بخشی از پیکره این دانش است که محققین زیادی درباره آن تحقیق نموده اند و کتب بسیاری در این باره نگاشته شده است. بسیاری از این نوشته ها ناشی از خرد و تفکر نویسنده بوده و ممکن است با مفاهیمی چون عدل، اخلاق و انصاف مغایرت داشته باشد و یا منبعث از تعصب و غرض ورزی باشد اما حقوق اسلام با رعایت تمام جوانب حقوق طبیعی و حقوق انسانی برای زنان، نظامی را وضع نمود که نه صرفاً از عقل که تلفیقی از عقل و نقل است و پاسخ تمام مسائل مربوط به زنان را بدون کم و کاستی می دهد و ارزش واقعی زنان را در نظر می گیرد.

رعایت کرامت ذاتی و اکتسابی در این نظام حقوقی در نظر گرفته شده است و حقوق مالی، سیاسی و فرهنگی با رعایت اصل تساوی و نه اصل تشابه از ویژگی های این نظام است.

تحقیق درباره حقوق زنان در آلمان، کشوری توسعه یافته و ثروتمند که مبنای حقوقی دینی نیست و قانون اساسی این کشور هیچ دینی را به رسمیت نمی شناسد به همین دلیل مبنای حقوق این کشور برگرفته از گزاره های دینی نیست و حقوق زنان بر اساس اصل سوم قانون اساسی آلمان با  مردان مساوی است وزنان با تلاش زیاد برای تحقق آرمان تساوی حقوق در آلمان کوشش می کنند.

تساوی در آموزش، اشتغال و دستمزد ها از اهداف دولت و گروه های حقوق بشری در آلمان است. 

این تحقیق به بررسی مصادیق و تعاریف حقوق اجتماعی زنان در اسلام و آلمان می پردازد.

مقدمه:

از دیر باز انسان ها برای بهتر زیستن کوشیده اند و قوانینی وضع نموده اند که بتوانند با آن قوانین و مقررات به جامعه حود نظم بدهند و یک جامعه درست مدنی بسازند . دین مبین اسلام نیز براین عمل انسان ها مهر تائید زد وانسان ها با عنایت به عقل و وحی توانستند قوانینی مدون سازند بدون تردید قوانین اسلام برای انسان بماهو انسان وضع گردیده و در برخی از موارد گزاره های دینی برای جنسی خاص قوانین حاص مدون نموده است تا ویژگی های خاص روحی و شخصیتی هر جنس را در قانون گذاری لحاظ کند .

از سوی دیگر جهان در عصر ارتباط است و هر روز در عرصه جهانی شاهد تحولی هستیم از این رو نمی توانیم نسبت به غرب و تحولات آن بی تفاوت باشیم از اینرو باید بکوشیم تا با شناخت کشورهای دیگر و قوانین آن از دستاوردهای آن نیز استفاده کنیم و در صورت ضرورت ووجود خلا قانونی از قوانین سایر کشورها نیز بهره ببریم .

حقوق اجتماعی نیز یکی از این ابعاد حقوق است که امروز با توجه به گسترش مناسبات اجتماعی اهمیت بیشتری یافته است .از این رو باید کوشید تا با شناخت قوانین کشورهای توسعه یافته و بررسی اسناد بین المللی ،ابعاد گسترده آن را بهتر شناخت و برای توسعه روابط اجتماعی و ایجاد یک جامعه مدنی از آن بهره جست .این پایان نامه به بررسی حقوق اجتماعی زنان در ایران و آلمان می پردازد.

فصل اول: کلیات

حقوق زن یکی از مهم ترین رشته های حقوق بشر است و بسیاری از حقوق دانان بر این باورند که بررسی حقوق زنان در هر اجتماعی بهترین شاخص و ترازو برای سنجش حقوق بشر در یک کشور است .

اسلام به عنوان مکتب سعادت ابعاد مختلف آن را بررسی کرده و با شناخت دقیق از ویژگی های روحی و جسمی زنان برای آنان حقوق متناسب با شخصیت آنها را وضع نموده است. با این توصیف می توان حقوق زنان را به سه دسته تقسیم کرد: حقوق و مسئولیت فردی حقوق و مسئولیت اجتماعی که شامل حقوق و مسئولیت های سیاسی فرهنگی و اقتصادی میشود و مسئولیت های خانوادگی که محل تجلی آن خانواده است.

این تحقیق مساله حقوق اجتماعی و زنان را بررسی کرده و آن را با نظام حقوقی آلمان مقایسه می کند.
سوال اساسی در این تحقیق تبیین توضیح و بررسی حقوق اجتماعی زنان در دو نظام حقوقی اسلام و آلمان است. 

این تحقیق سعی می کند بدون جانبداری و تعصب به بررسی وضعیت زنان در این دو حوزه بپردازد؟

1-1- بیان جنبه مجهول مسئله

حقوق زنان موضوعی است که به کرات راجع به آن بحث شده است، اما بررسی حقوق اجتماعی  زنان دارای جنبه های مبهم و پیچیده ای است. مباحثی هستند که نیازمند موشکافی و تبیین عمیق هستند و علاوه بر آن مساله مجهول حقو ق زنان در کشور آلمان است و اهمیت حل مساله حقوق زنان در آلمان مهم ترین دغدغه این تحقیق به شمار می رود.

2-1- سوالات تحقیق

1-2-1- سوال اصلی تحقیق

– حقوق اجتماعی زنان در فقه اسلامی و سیستم حقوقی آلمان کدام می باشد؟

2-2-1 سوالات فرعی تحقیق

– تاثیر جنسیت در بهره گیری از مصادیق حقوق اجتماعی چگونه می باشد؟

-مبانی تحلیلی تفاوت زنان در بهره گیری از حقوق اجتماعی در نگرش فقه اسلامی و حقوق آلمان چیست؟

3-1- پیشینه تحقیق

1- مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، قم، صدرا، 1378

2- مهر پور، حسین، حقوق زن، چاپ اول، تهران، انتشارات اطلاعات، 1379

3- محقق داماد، سید مصطفی، حقوق خانواده، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، 1374

4- نور حسین فتیده، طاهر، حقوق زن در قرآن و عهدین، فرهنگ گستر، تهران، 1379

5- مظاهری، حبیب، شخصیت زنان در قرآن و عهدین، قم، بوستان کتاب، 1390

6- حکیم پور، محمد، حقوق زن در کشاکش سنت و تجدد، چاپ اول، انتشارات نواندیش، زمستان 1382

7- کار مهر انگیز، پژوهشی درباره خشونت علیه زنان، چاپ اول، تهران، انتشارات روشنفکران و مطالعان زنان، 1379

8- اشکوری فنایی، محمد، منزلت زن در اندیشه اسلامی، قم، موسسه پژوهشی امام خمینی، 1377

9- هدایت نیا، فرج ا..، حقوق مالی زوجه، چاپ اول، قم، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، 1385

10- جوادی املی، عبد ا…، زن در آیینه جمال و جلال، قم، مرکز نشر اسرا، 1375

11- مهریزی، مهدی، شخصیت و حقوق زن در اسلام، تهران، علمی و فرهنگی، 1382

12- صدر، حسن، حقوق زن در اسلام و اروپا، تهران، فراهانی

13- شورای عالی انقلاب فرهنگی، منشور حقوق و مسئولیت زنان در جمهوری اسلامی، تهران، اردیبهشت 1386

14- جعفری، محمد تقی، زن از دیدگاه امام علی علیه السلام، تهران، دفتر نشر اسلامی، 1378

15رئوف، هبه مشارکت سیاسی زن، ترجمه محسن آرمین، تهران، قطره، 1377

16- امی، محبوبه، پیش درآمدی بر حجاب سیاسی و بد حجابی سیاسی، حضور، آبان1370

4-1- اهمیت موضوع

زنان به دلیل اینکه درصد زیادی از جامعه را تشکیل می دهند موضوع مهمی برای تحقیق و اندیشه هستند. مساله حقوق اجتماعی آنها که امروز موضوع پرونده های زیادی در دادگاهها است مساله مهریه ونفقه از مسایل مهم و اساسی جامعه است که باید با دقت و موشکافی آن را تبیین نمود و تطبیق آن با حقوق زن در کشور مترقی و پیشرفته آلمان زوایای تاریک این موضوع را بیشتر روشن می کند. مفهوم حقوق بشر و رعایت حقوق زنان در آلمان و اسلام را  روشن تر می سازد.

5-1- فرضیه ها

1- در اسلام، در برخی از مصادیق جنسیت تاثیر مثبت و یا منفی دارد که برای آن دلایلی وجود دارد ولی در آلمان جنسیت تاثیری در بهره مندی از حقوق ندارد.

 

2- مبنای نگرش اسلام مبنی بر اندیشه وحیانی و اسلامی و الهی می باشد. مبنای نگرش آلمان ناشی از تفکر سکولاریسم و اومانیسم و لیبرالیسم است .

6-1- بیان جنبه های جدید

اسلام به عنوان مکتب سعادت، ابعاد مختلف آن را بررسی کرده و با شناخت دقیق از ویژگی های روحی و جسمی زنان برای آنان حقوق متناسب با شخصیت آنها را وضع نموده است. با این توصیف می توان حقوق زنان را به سه دسته تقسیم کرد: حقوق و مسئولیت فردی، حقوق و مسئولیت اجتماعی که شامل حقوق و مسئولیت های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی میشود و مسئولیت های خانوادگی که محل تجلی آن خانواده است .

7-1- نتایج علمی و عملی

این تحقیق منجر به روشن شدن حقوق اجتماعی و زنان می شود مبنا و اساس آنان را بررسی و تبیین می کند و آن را با حقوق آلمان مقایسه کرده و در انتها سنتیجه گیری می نماید .این تحقیق اشخاصی که به حقوق زنان ، بشر و تطبیقی علاقمند هستند بسیار مفید و سازنده خواهد بود. علاوه بر آن این تحقیق برخی از مسایل اجتماعی و اقتصادی آلمان را نیز موشکافی خواهد کرد.

حقوق اجتماعی وزنان در اسلام

حقوق اجتماعی وزنان در آلمان

مقایسه و نتیجه گیری

8-1- مصطلحات

1-8-1- مبحث اول: مفاهیم و مصادیق

با گسترش علم و دانش و بی انتها بودن مرزهای دانایی علوم هر روز گستره بیشتری می یابند و ضرورت دارد که علوم از یکدیگر تفکیک شوند تا هر متخصصی بتواند در حوزه خود به تحقیق و نگارش بپردازد.

زندگی انسان نیز دارای ابعاد زیادی است و در یک حوزه محدود نمی شود و یک انسان با ابعاد مختلف بدون تردید نیازها و حقوق متفاوتی دارد. از این روست که نیاز به تدوین و شناخت تمام ابعاد حقوق ضرورت پیدا می کند حقوق اجتماعی نیز بخشی از این نیاز هاست که هر روز رنگ تازه تری به خود می گیرد و رویکرد های تازه ای پیدا می کند.

آزادی به معنی حق و اختیار و بطور کلی مستقل و مختاربودن شخص در گزینش اعمال و رفتار خود می باشد مانند آزادی، رفت و آمد، آزادی، کار و…. آزادی عقیده و بیان، قلم، اجتماعات، مجموعه آزادیهایی را که در یک جامعه افراد از آن بهره مند هستند اصطلاحاً حقوق و یا آزادیهای فردی و یا حقوق اساسی فرد و یا حقوق عمومی شهروندان و یا حقوق بشر و شهروند و یا آزادیهای عمومی می نامند.

آزادی عمومی عبارت حقوقی است که برای افراد نوعی استقلال و خود سامانی در زمینه مختلف زندگی اجتماعی تامین می کند و این از لحاظ رشد شخصیت انسانی ضروری شناخته می شود وپروفسور ریورو دو عنصر را  داخل در مفهوم و تعریف آزادی می داند یکی عنصر آزادی، یعنی تامین نوعی استقلال و خودسامانی برای فرد در تمشیت زندگی اجتماعی مانند آزادی عقیده و بیان، آزادی قلم، آزادی اجتماعات، آزادی کار و….و دیگر ی عنصر سازمانی یعنی اینکه قانونگزار آزادی مزبور را به رسمیت بشناسد و مورد حمایت موثری قرار دهد.

پرفسور ریو می گوید:

آزادیهای عمومی توانایی هایی هستند که بموجب آن انسان در زمینه های مختلف اجتماعی اعمال و رفتار خویش را خود انتخاب و اختیار می کند و این توانایی ها بوسیله حقوق موضوعه که انها را از حمایت مستحکمی برخوردار می کند شناخته می شوند و سازمان می یابند.[1]

آزادیهای اجتماعی به اعتبار بستگی های اجتماعی و مادی بشر در اجتماع را داراست مانند حق کار کردن، حق انتخاب کار، حق انتخاب شغل و حق تامین اجتماعی، حق مالکیت شخصی در اعلامیه جهانی حقوق بشر تفکیکی بین انواع حقوق و آزادیهای بشر نشده است. ولی در دو مقاوله نامه بین المللی به نام میثاق حقوق مدنی و سیاسی و میثاق حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، که به منظور تهیه و اجرای مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر در 16 دسامبر 1966به تصویب مجمع  عمومی سازمان ملل متحد رسیده است و دو دسته حقوق از یکدیگر متمایز شده اند؛ حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی.

1-1-8-1- گفتاراول: تعریف حقوق اجتماعی

 حقوق اجتماعی نیز بخشی از دانش حقوق است و اگرچه (به تعبیر برخی از حقوق دانان) نمی توان آن را به صورت کامل یکی از شاخه های حقوق عمومی در نظر گرفت اما قرابت این دو غیر قابل انکاراست[1].

حقوق اجتماعی در یک معنی محدود به حقوقی گفته میشود که فرد آن را به عنوان اینکه عضو جامعه است و با فعالیت شخصی و حرفه ای خود ویا با بکارگیری دارائی خود در اجتماعی تاثیر می گذارد دارا می باشد مانند حق مالکیت، آزادی کار و شغل و….[2] حقوق دان فرانسوی و استاد دانشگاه پاریس  بوردو حقوق اجتماعی را براین اساس توصیف می کند:

حقوق اجتماعی مانند حقوق آزادیهای فردی ناشی از مقتضیات طبیعی بشر است که برای او به همان اندازه حقوق فردی امری حیاتی و اساسی است و موجب رهایی او از بی عدالتی میشود.[3]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...