میزان اعتماد به تکنیک های مناسب برنامه ریزی به منظور حل مسائل استراتژیک ساختارخلاقیت در برنامه ریزیمیزان تأکید تلاش برای برنامه ریزی بر شیوه های تفکر جدید

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

تمرکز بر کنترلمیزان تأکید بر شیوه های برنامه ریزی به عنوان وسیله ای برای کنترل سازمان

منبع:(پکسنل[۳۴]، ۱۹۹۶؛ به نقل از آقازاده، ۱۳۸۱: ۲۱)
برنامه ریزی استراتژیک قبل از آنکه یک فن و تکنیک باشد، یک نحوه تلقی و باور است که مدیران را به تفکر درازمدت و آینده نگر و پیش بینی افق های دوردست ترغیب می کند. در سازمانی که این باور و اعتقاد وجود نداشته باشد، بستر مناسبی برای رشد برنامه ریزی استراتژیک وجود نخواهد داشت. برنامه ریزی استراتژیک چون چتری بر سازمان و عملیات و اقدامات آن سایه می گسترد و مدیران و مسئولان رده های پایین را از وظیفه اصلی شان که برنامه ریزی عملیاتی است، بی نیاز می سازد. آنان باید با الهام از استراتژی های تعیین شده و با توجه به اهداف کلی سازمان به برنامه ریزی های عملیاتی بپردازند و اهداف جزئی شده را در واحد خود تحقق بخشند.
اگر بخواهیم در محیط پویا، پیچیده و متحول برنامه ریزی نماییم، صرفاً نمی توان به قلمرو مدیریت در درون سازمان تکیه کرد و تحولات بیرونی و تأثیرگذار بر سازمان و مأموریت آن و یا دستیابی به چشم انداز را نادیده انگاشت. بنابراین می توان برنامه ریزی استراتژیک را نوعی برنامه ریزی در محیط پویا قلمداد نمود که از طریق مدیران ارشد اجرایی و تیم های برنامه ریزی به صورت گروهی تهیه می گردد. برنامه ریزی استراتژیک از یک سو توجه خود را به مأموریت های سازمانی و ارزش های بنیادی و مدیران ارشد اجرایی و ذی نفعان استراتژیک معطوف نمود و از سوی دیگر باید به تحولات محیطی و نقاط کلیدی و بحران های محیط درونی و بیرونی و تجزیه و تحلیل و ارزیابی آنها بپردازد. بنابراین اگر برنامه ریزی استراتژیک را به عنوان یک سیستم تلقی نماییم(اگرچه خود یک زیرسیستم از مدیریت استراتژیک می باشد) آنگاه اجزای این سیستم شامل:
۱- ورودی های فرایند برنامه ریزی استراتژیک عبارتند از:
الف- مأموریت ها[۳۵] و فلسفه ایجاد سازمان
ب- ارزش های[۳۶] بنیادی سازمان و مدیران ارشد اجرایی
ج- شناخت و تعیین حوزه تأثیرات محیط درونی و بیرونی سازمان و جمع آوری داده های مورد نیاز
د- اهداف و الگوهای رفتاری ذی نفعان سازمان
۲- فرایند تغییر شکل در برنامه ریزی استراتژیک
الف- تعیین رویکردها، پارادیم ها و مکاتب
ب- بکارگیری چرخه تحلیل محیط شامل:
ب ۱- ریزبینی یا ریزنگری
ب ۲- پیش بینی[۳۷]
ب ۳- آینده نگری[۳۸]
ب ۴- ارزیابی[۳۹]
ج- تعیین جهت گیری های استراتژیک
د- تعیین حوزه های استراتژیک
هـ- تعیین چالش های استراتژیک
و- تعیین اولویت های استراتژیک
ح- تعیین نقاط کلیدی موفقیت
ط- تعیین پارادایم های جدید
ی- شناسایی عوامل استراتژیک محیط داخلی و خارجی
۳- خروجی های برنامه ریزی استراتژیک عبارتند از:
الف- تعیین مأموریت های جدید سازمان
ب- تعیین بیانیه ارزش های سازمان
ج- تعیین بیانیه چشم انداز
د- تعیین استراتژی های اصلی
به طور طبیعی هر سیستمی و از جمله یک روند ارزیابی، کنترل و بازخورد هم دارد که با بهره گرفتن از یک روش علمی، فنی و تکنیکی خروجی های سیستم را با نتایج مورد انتظار مورد مقایسه قرار داده و در صورت انحراف علت را در ورودی های سیستم یا فرایند تغییر شکل آن جستجو می کند و به اصلاح و بهبود اقدام می کند که به صورت شکل در زیر نمایش داده می شود.
شکل(۲-۳): فرایند برنامه ریزی استراتژیک. منبع:(دهکردی، ۱۳۸۵)
بنابراین هر سیستمی که خواهان موفقیت است، باید اهدافی مشخص داشته باشد و زمان و برنامه رسیدن به آن اهداف را تعیین نمایند تا بر اساس برنامه تهیه شده به سوی اهداف مورد نظر به پیش رود و همواره ناظر بر حرکت خود باشد تا انحرافات را شناسایی و تعدیل کند. بر این اساس به دلیل محدودیت در پرداختن به تمام مسائل برنامه ریزی استراتژیک آن را به صورت خلاصه در جدول زیر بیان می کنیم.
جدول(۲-۳): نگاهی کلی به اهداف، ویژگیها، ضرورت، معیارها و نتایج برنامه ریزی استراتژیک

 

 

 

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...