علوم اجتماعی – جامعه شناسی
علوم ارتباطات
عمران
مدیریت آموزشی و برنامه ریزی درسی
معماری و شهرسازی
مهندسی برق
مهندسی شیمی
مهندسی صنایع
مهندسی کامپیوتر
 

نظریه شرط پویا//پایان نامه درباره اجتماع اسباب
 
نظریه شرط پویای نتیجه
حقوقدانان انگلیسی و آلمانی از قائلین به این نظریه هستند[1] که در توجیه این نظریه گفته اند بهترین شیوه برای تشخیص و احراز رابطه علیّت این است که بین شرایطی که حالت پویا و متحرک دارند با شرایطی که در حالت ایستا و غیر متحرک هستند تفکیک قائل شد و تلف را منسوب به شرایط پویا و متحرک دانست زیرا تنها شرایط پویا می توانند تغییراتی در عالم خارج بوجود آوردند و منجر به نتیجه زیانبار گردند و شرایط ایستا فقط به شرایط پویا برای تحقق زیان کمک و مساعدت می نمایند و زمینه را برای حدوث ضرر فراهم می کنند.[2]

مثال اول: “الف” به “ب” که بیمار قلبی است ضربه ای وارد می کند و “ب” بواسطه ی این ضربه فوت می کند. دراینجا مطابق با نظر پزشکی قانونی هم ضربه “الف” و هم بیماری “ب” در وقوع حادثه نقش داشته اند اما از آنجا که ضربه “الف” شرط متحرک و بیماریِ “ب” شرط ایستا بوده است شرط پویا و متحرک مسئول مرگ “ب” شناخته می شود.

مثال دوم: اگر یک اتومبیل غیر مجاز پارک کرده باشد و اتومبیل دیگری با آن برخورد نماید اتومبیلی که ثابت بوده طبق این نظریه مسئولیتی ندارد.

مثال سوم: در سال 1386 در نشست قضایی همدان سوالی مطرح شد با این مضمون که شخصی در اثر سانحه رانندگی و نظیر آن مانند حوادث ناشی از کار مصدوم شده و پس از مدتی فوت می کند پزشک قانونی علت مرگ را تصادف یا حادثه کار و بیماری قبلی مقتول اعلام می کند و حادثه تصادف یا کار را به میزان بیست درصد در فوت مقتول مؤثر تشخیص می دهد آیا متهم به پرداخت دیه مقتول به میزان درصد متصور محکوم می شود یا به پرداخت یک فقره دیه کامل محکوم می شود.

حقوقدانان در این فرض اتفاق نظر دارند که اگرچه فعل و ضربه وارده بیست درصد موجب قتل شده است ولی نسبت به مقتول کشنده بوده است و مستوجب قصاص نفس است چون قتل منتسب به فعل او می باشد و مقصر باید دیه کامل را بپردازد در این خصوص مراجع عظام نیز فتاوی را صادر نموده اند.[3]

در نهایت کمیسون در این باره رأی می دهد:” در فرض سوال علت مرگ ضربه وارده به مقتول است نه بیماری او خصوصاً آنکه در تعدد علل وقتی که یکی از آنها ایستا(بیماری) و دیگری پویا( برخورد) باشد شرط پویا مسبب مرگ تلقی می شود و مسئول پرداخت تمام دیه است.[4]

در نقد نظریه باید بگوییم اولاً در نظریه بیان شده تعریف درست و جدایی از شرط پویا و ایستا ارائه نشده است بنابراین برای تعیین مرز میان این دو شرط ناچاریم از عباراتی که حقوقدانان به کار برده اند استفاده نموده و مطابق با آن شرط ایستا را چیزی دانست که به تنهایی و به خودی خود منجر به حادثه نمی شود بلکه در کنار دیگر عوامل به ایجاد حادثه کمک می کند[5] ثانیاً در نظریه فوق شرط و سبب با یکدیگر خلط شده اند و شرط به جای سبب بکار برده شده است که به نظر می آید با توجه به تفاوت آشکاری که میان

 

شرط و سبب وجود دارد این امر پسندیده و معقول نیست.[6] ثالثاً پذیرفتن این نظریه بطور مطلق ما را با نتایج غیرقابل قبولی مواجه می کند زیرا در بسیاری از موارد ممکن است سبب ایستا علت واقعی بروز حادثه باشد و با توجه به اینکه ترک فعل ماهیتاً یک سبب ایستا به حساب می آید بنابراین مطابق با این نظریه کسی که با ترک فعل خود موجب تحقق حادثه شده است هیچ وقت ضامن نخواهد بود. مثلاً متصدی راه آهن به وظیفه خود عمل نمی کند و چوب مخصوصی را که باید مانع حرکت اتومبیل ها به هنگام عبور قطار باشد پایین نمی آورد. اتومبیل در حال گذشتن روی خط آهن است که قطار می رسد و راننده اتومبیل برای جلوگیری از تصادف به سمت دیگری منحرف می شود و عابری را زیر می گیرد و می کشد.براساس نظریه شرط پویا عمل مأمور راه آهن در پایین نیاوردنِ مانع شرط غیر متحرک و منفی به شمار می آید و لذا نباید او را مسئول دانست حال آنکه در این مثال بدون شک عمل متصدی راه آهن علت تصادف و کشته شدن عابر بوده است و در نتیجه کارمند راه آهن مقصر و مسئول است.

با تأمل در مطالب بیان شده می توان به این نتیجه رسید که نظریه شرط پویای نتیجه عام الشمول نبوده و تمام صور تسبیب را در بر نمی گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...